حرف های مگو

حرف هایی که باید ی جایی بگی بنویسی تا صندوقچه دلت سرریز نکنه

حرف های مگو

حرف هایی که باید ی جایی بگی بنویسی تا صندوقچه دلت سرریز نکنه



هم چنان خسته از ادم های همه یک جور
هم چنان خسته از این همه هیاهو
هم چنان عاشق ادم حسابی ها


مادری میکنم همسری میکنم
هم چنان در فراز و فرود درس و دانشگاه بالا و پایین میشم 
و سعی میکنم که نگم چه قدر خسته ام
کز دیو و دد ملولم و انسانم آرزوست

ای آفتاب حسن برون آ دمی ز ابر

کان چهره مشعشع تابانم آرزوست


زین خلق پرشکایت گریان شدم ملول

آن‌های هوی و نعره مستانم آرزوست